نامه ی سرگشاده یک خاتمی به استانداریزد

وارده به یزدفردا :محمد صادق قانع :انسان با امید زنده است و از نظر بزرگان ،انسان موجودی است آینده نگر که چشم به افق های دور دست و بیکرانه فردا و فرداهای دور دوخته است و انواع مشکلات و رنجها و دردها را به امید آینده تحمل می نماید و با روح امیدواری و آینده گرایی به استقبال سختی ها می رود. اگر روزی امید خود را ازدست بدهد و روح امیدواری او ضربه بپذیرد دوام نمی آورد، درجا می زند و فرصت ها را از دست می دهد.

امروز در حکومتی قرار داریم که نام عدالت علی(ع) را یدک می کشد در گفتار زیاد از حکومت علی(ع) گفته می شود ولی در عمل پیاده نمی شود ؟ به فرموده مقام معظم رهبری:« همه خواهان عدالت علی(ع) هستند و درگفتن آسان به نظرمی رسد، اما در عمل با مشکلاتی روبروست همانگونه که خود مولا علی(ع) روبرو بودند و مردم تحمل حکومت عدل را نداشته و زیر بار حکومت عدل مطلق نرفتند و کسی ادعا نمی کند که احکام اسلام صددرصد اجرا شده است .حتی در صدر اسلام و زمان حکومت علی(ع) بر اثر کارشکنی دشمنان و منافقین و دشواریهای پیش روی اسلام شده بود، توفیق پیاده و اجرای احکام آنگونه که خود مایل بودند، اجرا نشد و حضرت علی(ع) که قصد داشتند در حکومت پنج ساله خود ، سنتهای غلط و بدعتها را باطل و اسلام اصیل را ارائه نمایند، دشمن سنگ اندازی کرد و...، اما امیدواریم که کارگزاران و مسئولین کارشان شباهتی به حکومت و عدل علی(ع) داشته باشد. ولی متأسفانه عده ای در ادارات کارشکنی کرده و دشمن تراشی و ضدانقلاب می سازند.»

جناب آقای استاندار؛ با این مقدمه و باعنایت به حدیث گهربار حضرت امام حسین(ع) که می فرماید: « کسی که تو را دوست دارد از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد ،از تو تعریف و تمجید می کند.» و با توجه به تاکید امام عظیم الشأن که «خیر دنیا و آخرت مسؤلین را در رسیدگی به حال محرومان میدانستند» و فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر «عدالت همراه با پیشرفت و پیشرفت همراه با عدالت» ، مطالبی را با ذکر مصادیقی با محوریت مرتبط با شهرستان خاتم بیان کرده، امید است با پاسخگویی مدیران ذیربط گامی کوچک برای عملی کردن اجرای عدالت برداریم .

کارهای انجام شده و خدمات مخلصانه دولتمردان را چشمهای بینا می بینند و گوشهای شنوا گزارش آن را می شنوند و زبانهای گویا خدمات انجام شده را بیان میکنند و آنانی هم که کارهای انجام شده را نمی بینند و خود را به خواب زده اند، لیاقتشان سر به زیر برف کردن است و بس .

هدف ما از بیان مشکلات و کارهای انجام نشده ، نقد سازنده و رفع معایب و نواقص در جهت اعتلای ایران اسلامی می باشد.

آقای استاندار شما از جنس آدمهایی هستید که گفتید ما میتوانیم و برآمده از نتیجه انتخاب مردمی هستی که به شعار ما میتوانیم دولت امید بسته و تمامی سختی ها را تاکنون تحمل و به امید فردایی بهتر چشم دوخته اند. به فرموده مولا: «فرصتها چون ابر می گذرد» و به علت درجا زدن و گرفتار روزمره گی شدن بعضی از مدیران، فرصتها دارد از بین می رود و به نظر میرسد کارهایی که مسؤلین میتوانند انجام دهند برزمین مانده است.

آن سرداری که روزی گوش به فرمان ولی فقیه و برای حفظ ارزشها و وطن ،محل کارش عقب وانت تویوتای 83 از کوههای سربه فلک کشیده کردستان تا خاکهای تفتیده جنوب و زیرگلوله باران متجاوزین بعثی و ساعت کارش شبانه روز و برای نابودی ظالمین، میدان مین را چون چمنزار عبور و برای خدا از جان خود می گذشت ولی از وجبی از خاک میهنش نگذشت. امروزآن بازمانده قافله عشق اسیر مرکب رهوار مصلحت اندیشیها در محاصره مشاوران و دربند بخشنامه ها عاقل شده، عاشقی را فراموش ،فرمان عدالت مولایش به سختی اجرا می شود. آن روز جهاد اصغر بود که تا مرز شهادت میرفتند امروز جهاد اکبر است و اجرای عدالت. آن روز آتش و تیر و ترکش و عقل، تسلیم عشق گشته با وصیت نامه ای از موانع و میدان مین میگذشتند. موانع امروز کارشکنی مدیران نالایق ، وعده های انجام نشده ، قانون گریزی، سوء استفاده از بیت المال ، بی عدالتی و... می باشد وصیت نامه امروز رساندن فریاد مردم به مسئولین ،برخورد با متخلفین ، طرد متملقین و اجرای عدالت به قیمت قربانی شدن ،همانطور که امیر مومنان قربانی راه عدالت شد. آیا استاندار امروز و سردار دیروز در این میدان هم برای اجرای عدالت و فرمان ولی امر تا مرز قربانی شدن آماده هست؟

امیرالمومنین علی (ع) به مالک می فرمایند: «به هنگام رسیدن به قدرت نور چشمان و نزدیکان و وابستگان خود را به قدرت نزدیک مساز، برای وابستگان خود حاشیه امن درست مکن، زیرا نزدیکان قدرت ویژه خوارند و تجاوزگر ،اینان به حقوق مردم دست درازی میکنند و تن به عدالت و انصاف و قانون نمی دهند تو ریشه اینان را قطع کن »! درود خدا بر مولایی که 1400 سال پیش هشدار داد و تأسف برای کسانی که خود این درسها را برای ما گفتند ولی چون اهل عمل نبودند امروز فرزندانشان آبروی چندین ساله اشان را بر باد داده و آخرتشان را فدای چهار روزدنیا کردند. آقای استاندار، آیا نمی توانید جلو مدیریتها و استخدامهای فامیلی را بگیرید و با کسانی که ویژه خوار شده اند برخورد کنید ؟ چند سالی است به بهانه دولت الکترونیک و واسپاری امور دولتی به بخش خصوصی دفاتر خدماتی و دولت الکترونیک و... ایجاد شده، که اکثریت به اتفاق این دفاتر در اختیار مدیران بازنشسته همان اداره قرار گرفته و اداراتی خانوادگی تشکیل داده اند آیا نمی توانید این انحصار را در جهت اشتغال جوانان بشکنید ؟ اینها انرژی هسته ای که نمی خواهند تولید کنند که انحصارش را در دست گرفته اند این حداقل تخصص را نیز جوانان متعهد با نوآوری و بهره وری بهتر می توانند کسب می کنند.

رهبر کبیر انقلاب فرمودند:« ملت ما بهتر از مردم حجازند در عهد رسول ا... ، » بزرگوار؛ آیا این مردم ولایت مدار از عدالت خسته شده اند یا تشنه عدالتند!؟

حکومتی که دم از علی(ع) می زند و احکام مسؤلینش مزیّن به فرامین مولا علی(ع) خطاب به مالک اشتر می باشد آیا تحمل عدالت را ندارند؟ یا جای آن شجاعت علوی برای برخورد با کارگزاران نالایق خالی است؟

آیا کارگزارانتان گزارش کردند مردمی خسته از ظلم و تشنه عدالت نزد معاون استاندار و با حضور فرماندار فریاد میکشند، شکایت مدیری را به مقام بالاتری کرده اند و نتیجه که نداده هیچ، به مسخره هم گرفته شده! حال معلوم شده این شکایت نزد پدرزن مدیر می باشد. آیا این مردم خسته از عدالتند که فریاد میکشند یا تشنه عدالت؟

آیا کارگزارانتان به حضرتعالی گزارش کردند نزدیک به ده سال در منطقه ای زمین واگذار نکردند. حال هم که با گذشت یک سال از دستور حضرتعالی زمین واگذار شد کاری کردند که هم دستور استاندار اجرا شود و هم خون به دل مردم ! امروز بعضا کارگزارانی بر مردم حاکم هستند که در روستایی که کار مردمش کشاورزی و دامداری است و برخلاف نظر فرماندار و مردم و در جایی که محدودیت زمین وجود ندارد زمین دویست متری واگذار میکنند؟!

آیا نمی توانید به این کارشناسان بگویید چگونه در دویست متر زمین ،محل سکونت انسان، نگهداری دام و طیور، انبارعلوفه ،کود ، سم و ابزار آلات کشاورزی و...باشد؟ جناب آقای استاندار به ما مردم عوام میگویند حرف هایتان کارشناسی نیست. آیا نمی توانید این کارشناسان را بفرستید در دویست متر زمین حداقل زندگیهای روستایی را طراحی و به ما مردم عوام ارائه دهند و یک شبانه روز درجمع صمیمی روستائیان زندگی کنند تا بفهمند واقعیت زندگی روستاییان چگونه است؟

آیا نمی توانید به مسئولین بگویید پاسخ دهند چگونه میشود برای کارمندان یک اداره کل که در مرکز استان دارای منزل مسکونی میباشند در جای خوش آب و هوای استان و آنجا که حفظ منابع طبیعی آن لازم تر است زمین هایی پانصد متری برای خوشگذرانی واگذار میشود که در آینده فقط برای تامین آب آن باید میلیاردی خرج شود ولی برای روستاییانی که قطب کشاورزی استان هستند دویست متر زمین!

حضرت امام عظیم الشأن فرمودند: «از انصاف به دور است که یکی صاحب آپارتمان ها باشد و یکی بی خانمان » حال که با طرح مسکن مهر این فرمان درحال تحقق است آیا نمی شود جلو بی عدالتیهای حاشیه را هم گرفت؟

آقای استاندار؛ حضرتعالی روی زمینهای خاکی و در محلی که مشکلات فراوانی وجود داشت در جمع کشاورزان نشسته و به مشکلات آنها رسیدگی کردید و برای رفع مشکلات چندین ساله قولهایی داده و دستوراتی صادر فرمودید که هنوز هم نیاز به پیگیری دارد. آن روز که پدر شهیدی مشکل مردم (نه خودش) را برای شما مطرح میکرد و حضرتعالی همچون مقامات قبلی وعده رسیدگی میدادید آن پدر شهید تکیه بر دیوار روی پای خود ایستاده بود امروز دیگر نمیتواند به ایستد و گوشش توان شنیدن ندارد آیا فرصتی هست که هم او باشد و هم شما باشید و هم مشکل مردم حل شده باشد ؟

ارائه گزارش کارهای انجام شده به مسئولین و بهره گیری از مشاورانی با دیدگاه خاص، عدم توجه به کارهای انجام نشده و جلوگیری از انتقال نواقص به مسئولین، ظلمی مضاعف برای نظام می باشد. به قول یکی ازمسئولین حلقه های اطراف ما گاهی چنان گزارشات را فیلتر و مشتریها را برای مسئولین تفکیک می کنند که آن مسؤل در اوج خبر در بیخبری می ماند! و در مثل مناقشه نیست اگر بگوییم کاری که ارتشبد فردوست برای شاه کرد و در اوج خبر چنان شاه را در بی خبری گذاشت تا زمانیکه فریاد مردم و ندای ا...اکبر از دیوارهای کاخ به گوش شاه رسید و آنگاه گفت:« من صدای انقلاب شما مردم ایران را شنیدم»، که دیگر دیر شده بود.

آیا سوت و کف و سلام و صلوات ها و آنان که گزارشات و مطالبات مردم را برای ریاست جمهوری گلچین میکنند. اجازه میدهند واقعیات و کارهای انجام نشده هم به گوش مسئولین برسد؟ یا فقط فریب شور جمعیت میدان امیر چقماق را می خورند. اگر این میدان زبان داشت میگفت: چه افرادی و چه جمعیتهایی آمدند و رفتند. یکی را مالک اشتر زمان فریاد زدند و فردایش در عاقبت به خیریش تشکیک! یکی روزی آمد با سیل جمعیت و اواخری هم که مسئولیت را واگذار می کرد در دانشگاه هم اجازه صحبت به او نمی دادند. یک روز در این میدان به کنایه بر علیه بعضیها شعار میدادند و خطیب در بالای جایگاه با لبخند نظاره گر بود حال هم به اصطلاح امروزی ها معلوم شده اینان با هم قلیان میکشیدند.! یکی چند روز محبوب و روز دیگر گرفتار در دامن فتنه ! کاش از این میدان و ترکیب معماری مدرن و سنتی آن! و حسینیه و مرکز تجارت سیگار و عاقبت آقایانی که آمدند و رفتند و مردمی که با هیچ کدام از رنگارنگ ها عقد و اخوت نبستند عبرت گرفته، اجازه میدادند وقت مسئولین بیشتر به رسیدگی به مشکلات عمومی و شنیدن انتقادات و پیشنهادات صاحبنظران و حضور در بخشهای مختلف جامعه می گذشت .

مقام معظم رهبری فرمودند: « مسئله اصلی استان یزد آب است». آیا به معظم له گزارش نمودید: آب شهرستانی را به بهانه تامین هزینه انتقال آب به یزد به قیمت ناچیز به افراد غیر بومی فروختند، مجوزحفر و بهره برداری از چاههای آب را به نهادها و شرکتهای غیربومی دادند که امروز حتی کارگرانش اتباع خارجی می باشند بدون اینکه ریالی در زمینه صنعت و صنایع تبدیلی کشاورزی و امورخیریه و .... در این منطقه محروم نگه داشته شده سرمایه گذاری نمایند و تنها نصیب مردم فشارهای بانکها ،سازمان آب منطقه ای، منابع طبیعی و...گردید و کاری کردند که بسیاری از کشاورزان چاههای خود را به قیمت ناچیز به سرمایه دارانی از استانهای همجوار فروخته ،تحت پوشش کمیته امداد قرارگرفته و فرزندانشان بعضاً گرفتار مهاجرت، اعتیاد و...گردیند.

آیا مسئولین حاضرند گزارش کنند افرادی از شهرستانی خاص از استانهای همجوار در تملیک منابع طبیعی و بهره برداری بی رویه از آب آزادترند یا کشاورزان محلی ؟

آیا وقت آن نرسیده به همان مقدار لیتر آبی که از این شهرستان فروخته شده، اعتبار برای بهینه سازی و بهره وری از آب کشاورزی در اختیار مردم این شهرستان قرارگیرد؟

سالهاست یزد مقام اول قبولی کنکور را داشته است؟ آیا کسی خدمت ریاست جمهوری گزارش میکند در همین یزد سال گذشته در شهرستانی محروم مدارسی بودند که قبولی آنها از انگشتان دست هم کمتر بود و وقتی والدین فرزندانشان را برای بهبود وضع تحصیلی درشهرستانی دیگر ثبت نام و درحالی که مشغول تحصیل بودند اداره کل آموزش و پرورش مانع ادامه تحصیل آنها شد و همین آموزش و پرورش کلاسهای تقویتی را برای همین دانش آموزان آن سوی مرکز استان با مسافت 350 کیلومتری محل سکونت تشکیل می داد؟! وقتی دبیران غیربومی خسته از راه رسیده درس را شروع و پایان کلاس نشده در فکرِ، رفتن می باشند، وقتی تحصیل کرده رشته مکانیک معلم ابتدایی می شود ، گویا هدف آموزش و پرورش استخدام افراد است نه پرورش و آموزش فرزندان؟

آری عاقبت این کارها شده افت تحصیلی، مهاجرت برای تحصیل و نا امیدی تحصیل کرده های بومی و در نهایت هم گزارش می دهند قبولی دانشگاه افزایش یافته، بدون تجزیه وتحلیل که به چه قیمتی با چه کیفیتی؟

جای این سوال است چرا خود مردم شهرستان خاتم در زمینه صنعت سرمایه گزاری نکردند؟ کاش از مسئولین صنایع استان پرسیده می شد همین محدود کارگاههایی که در این شهرستان به علت عدم تجربه ویا مناسب نبودن وضع اقتصادی تعطیل شدند یا به بهره برداری نرسیدند چقدر به آنها کمک شد؟

طول مدت اخذ مجوز فعالیت اقتصادی و بهره مندی ازتسهیلا ت بانکی و میزان آن برای هر شهرستان چقدراست؟ آیا باور می کنید برای هر شهرستان متفاوت است و کاری به سر مردم می آورند که از رفت و آمد به مرکز استان از خیر سرمایه گزاری می گذرند؟ چگونه می شود در جوار شهر یزد واحدهای آلاینده استقرار پیدا کرده اند ولی یک نفر در این شهرستان بخواهد ترمینال ضبط پسته ایجاد کند می گویند باید بروی فلان محل و در نهایت با پیگیری زیاد، می گویند باید خارج از محل روستا باشد. جناب آقای استاندار چگونه مدیری را باید توجیه کرد که کشاورزانی هستند که هنگام برداشت محصول ، باید شبانه روز از محصولاتشان نگهبانی بدهند تا نصیب سارقان نشود و کشاورزانی که حاصل زحمات یک ساله شان، شبانه توسط سارقان مسلح و با ضرب و شتم و چاقو کشی و بستن دست وپای زن و بچه شان به سرقت رفت، چگونه بیرون از آبادی سرمایه گذاری کنند؟ چه کمکی به این خسارت دیده گان شد؟ آیا معاونین و مشاورین این فریادها را به اطلاع حضرتعالی می رسانند؟

آری این مدیران وقتی پشت میز مدیریت میکنند اینگونه اوامر هم صادر میکند آیا نمی توانید آنها را از بند بخشنامه ها خارج کنید به میان مردم بفرستید تا درک کنند در بیرون از اداره چه خبر است؟ !

چرا بخشی از جاده مروست به یزد که از ابتدای انقلاب شروع شده و هر مدت یک بار روی آن کار می شود و سرمایه ملی دارد از بین میرود هنوز به بهره برداری نرسیده است؟ میزان تلفات جاده های شهرستان خاتم چه تعداد بوده؟ چند کشته باید تقدیم گردد تا فکری اساسی به حال راههای این شهرستان بشود؟

کلنگ جاده مروست به ابرکوه که در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی بر زمین زده شد، اعتبارش کجا رفت؟ چرا هنوز این طرح به نتیجه نرسیده است؟ کلنگ کارخانه ای که در زمان آقای هاشمی با حضور مسئولین ارشد کشور و استان و در حضور چند هزار نفر از مردم منطقه بر زمین زده شد امروز آثار آن کلنگ زنی را هم باد برده ! این طرح کجا رفت؟ اعتبارش چه شد؟ آیا مسئولینی که آن زمان در جمع مردم حاضر شدند و امروز هم بر مسند قدرت و در قید حیاتند نباید از این مردم عذرخواهی کنند؟

از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی وعده گاز رسانی به مردم خاتم داده شد. اگر بودجه و اعتبار برای این مردم محروم نیست چرا این وعده و وعید تداوم دارد؟

بزرگان قوم میفرمایند: کشاورزی محور استقلال و توسعه است. چرا محصولات کشاورزان که با زحمات شبانه روزی برداشت میگردد با نازلترین قیمت به واسطه ها و حتی به همین میادین میوه و تره بار شهرداری فروخته می شود ولی از میدان تا مغازه با افزایش قیمت رسمی تا 30 درصد، و غیر رسمی هرچه بتوانند به دست مصرف کننده می رسانند؟ اگر ریالی تخم مرغ گران شود تریبونها به صدا در می آید ولی وقتی محصولات کشاورزی به قیمت ناچیز به فروش می رسد و یا ضایع میشود فریادرسی نیست؟

هر صنف برای خود اتحادیه ای درست کرده و خودشان برای صنفشان قیمت گزاری می کنند. نظام مهندسی ساختمان ،مهندس گاز، صنف میوه وتره بار و.... چرا نظامی برای حمایت از کشاورزان و دامداران که بیشترین زحمت تولید را میکشند وجود ندارد؟ در طول سال نمایشگاههایی به عنوان عرضه مستقیم کالا برگزار می شود آیا این امکان وجود ندارد که نمایشگاههای عرضه مستقیم محصولات کشاورزی متناسب با فصل برداشت استان، برگزار تا هم به نفع تولید کننده و هم مصرف کننده باشد؟

با توجه به اینکه طبق روال گذشته در سفرهای ریاست جمهوری همه از انجام مصوبات و افتتاح پروژه ها میگویند، آیا نمیتوانید اجازه دهید یکبار هم گزارشی از کارهای انجام نشده و بی عدالتیها به اطلاع ریاست جمهوری برسد؟

سهام عدالت از وعده های دولت به مردم بود اما نحوه اجرای آن به جای جلب رضایت مردم نارضایتی نیز به وجود آورد و در مقاطع مختلف وعده های مکرر داده شد و بدون مدیریت، باعث تجمع مردم در محل های توزیع برگه سهام شدند. با توجه به اینکه یزد شهری کارگری میباشد چرا کارگران در اولویت دریافت سهام قرار نگرفتند.؟

با توجه به صحبت ریاست محترم جمهوری در سفراول به استان یزد مبنی بر خودزنی مردم شهرستان خاتم آیا علل خود زنی مردم خاتم بررسی شد؟ وقتی خبر خودزنی مردم پخش شد چرا نتیجه بررسیها از طریق رسانه ها پخش نشد؟

آقای استاندار با تدابیر شما فرمانداری را به این شهرستان اعزام کردید که ایثار کرده شبانه روز برای خدمت به مردم وقت گذاشته است اما فرمانداری که بودجه کافی و اختیار لازم را نداشته باشد چه کار میتواند انجام دهد؟

از بزرگترین تبعیضهای بجا مانده از گذشتگان ترکیب حوزه های انتخابیه میباشد که با عقل و منطق سازگار نیست، یک نماینده با دوچرخه می تواند به دیدار بیشتر موکلانش برود و یکی هم باید برای سرزدن به 5 شهرستان باید بالگرد داشته باشد! آیا مسئولین استان این شجاعت را دارند که این تبعیض را برطرف نمایند؟

وضعیت مهاجرت مردم شهرستانهای محروم نگه داشته شده به مرکز استان چگونه است؟ آیا کم توجهی به شهرستانهای محروم باعث ایجاد مشکل برای مرکز استان نمیشود؟

اگر شهرستانی آهن و فولاد و معدن و...دارد جایی دیگر بیشترین تولید گندم استان را، آیا این تبعیض و انحصار نیست که هر وکیل و وزیری می آید، به شهرستانی خاص هدایت شود؟ تعداد بازدید وزرا و معاونین و مدیران استان به هر شهرستان در سالهای اخیر چقدر بوده است؟

آیا این امکان وجود ندارد که میزان اعتبارات اختصاصی دولت را 10 سال گذشته برای هر شهرستان بیان کنید تا مردم به نسبت به وسعت، جمعیت و محرومیت هر منطقه آگاه شوند؟ آیا بعضی آبادیها به قیمت بعضی خرابیها به وجود نیامده ؟

وزیری در همین استانداری در حضور استاندار وقت و مدیرکل اداره ای به مردمی محروم وعده ای داده و به مدیری دستور حل مشکل ،حال وزیر و استاندار عزل ، مدیرکل هم بازنشسته، مردمی نا امید به مسؤلین، آیا بهتر نیست به جای کمدهای دکوری که اشیا جورواجور اهدایی به استانداران در آن نگهداری میشود دستورات، وعده های مسئولین را در آن بگذارند تا مدیران فعلی بدانند وارث چه چیزی هستند و چه برای آینده گان ارث میگذارند ؟

اگر امام علی(ع) شمع بیت المال را خاموش کرده، استاندارش را به علت شرکت در یک مجلس اشرافی با شدیدترین کلمات مخاطب قرارداده و او را عزل میکند. اگر امام راحل میفرماید:« اگر سادگی از بین برود روز مرگ ارزشهاست »؟ اگر رهبر معظم انقلاب نسبت به اشرافیگری هشدار میدهد ،اگر پوستر سیاه سفید و نان پنیر خوردن و سادگی احمدی نژاد در انتخابش تاثیر داشت و ..

آیا این اگرها برای دوران انتخابات بود ؟

آیا فقط ارزشها را باید با سخنرانی و همایش و بنر و پوستر زنده نگه داشت ؟یا با برخواستن از سر سفره های تجملاتی و خروج از همایشهای اسراف کارانه و تذکر به مدیران برای خروج از اتاقها و حضور در بین مردم محروم؟ جلوگیری از ساخت و سازهای غیر ضرور و کارهای تشریفاتی، آیا نمی توانید به مدیران بگویید در سفرها مهمانسرا بودید و در محاصره همکاران یا 4 نفر مردم عادی هم با شما بودند؟ آیا نمی توانید بگویید:

شیعه یعنی دست بیعت باغدیر

بارش ابرکرامت برکویر

شیعه یعنی قسمت یک کاسه شیر

بین نان خشک خود با یک اسیر

از عدالت گر تو می خواهی دلیل

یاد کن از آتش و دست عقیل

جان مولا حرف حق را گوش کن

شمع بیت المال را خاموش کن

این تجملها که برخوان شماست

زنگ مرگ و قاتل جان شماست

می سزد کز خشم حق پروا کنیم

در مسیر چشم حق پر، وا کنیم